عبّاس افندی که بعدها لقب عبدالبهاء برای خويش اختيار کرد پسر ارشد حضرت بهاءاللّه بودند که قبل از نيمه شب بيست و سوم ماه می١٨٤٤ ميلادی ، مطابق با پنجم جمادی الاولی ١٢٦٠ هجری قمری در طهران تولّد یافت .
در ماه اوت١٩١١ نخستين مسافرت خود را بعالم غرب آغاز کرد و در طی سخنرانیهای متعددی که در مجامع گوناگون آنجا ایراد نمود، صراحتاً از انگلیس و آمریکا جانبداری کرد.
وی در اوايل سپتامبر ١٩١١ به لندن وارد و يکماه در آنجا اقامت نمود و در آنجا سخنرانی هایی داشت. سپس به پاريس عزيمت کرد و در آنجا نیز اوقاتش را به خطابات و نطقهای روزانه گذراند. در ماه دسامبر به مصر مراجعت نمود و در بهار سال بعد به استدعای مکرّر بهائیان امريکا به طرف ايالات متّحده عزيمت کرده و در ماه آوريل ١٩١٢ به نيويورک وارد شد. و در طی نه ماه از ساحل شرقی تا ساحل غربی امريکا مسافرت کرد و در آنجا نیز خطاباتی ايراد کرد. در پنجم دسامبر با کشتی به طرف انگلستان حرکت کرد و شش هفته در آنجا اقامت نمود و از شهرهای ليورپول ، لندن ، بريستول و ادينبورگ ديدن کرد . در ادينبورگ خطابه ای در مجمع اسپرانتيستها ايراد کرد . پس از دو ماه اقامت در پاريس به اشتوتگارت عزيمت کرد سر انجام در ماه مه ١٩١٢ به مصر بازگشت و در پنجم
دسامبر ١٩١٣ به حيفا مراجعت نمود . در اين موقع سنّ او به هفتاد سال رسيده بود.
در پستهای بعدی برخی از سخنرانیهای عبدالبهاء ارائه می شود.
در اواخر جنگ بين الملل اوّل (١٩١٨ - ١٩١٤) ، پس از اینکه دولت عثمانی سقوط کرد و سایه های استعمار بر تمامی کشورهای تجزیه شده که در پهنه امپراطوری عثمانی بودند ، گسترده گشته و شهرهای گوناگون فلسطین یکی پس از دیگری توسط سرداران انگلیسی گشوده می شود،جناب عبدالبهاءبا خانواده ی خویش در فلسطین به سر می برد. گویا مأمورین جمال پاشا (سردار عثمانی)به دنبال ایشان هستند تا او را دستگیر و اعدام نمایند . در هنگام محاصره شهر حیفا،
ناگهان تلگرافی از طرف " لرد بالفور " وزیر امور خارجه ی انگلیس به جنرال النبی سالار سپاه انگليس در فلسطين صادر می شود و در آن تأکید می گردد:
"بجميع قوی در حفظ و صيانت حضرت عبدالبهاء و عائله و دوستان آن حضرت بکوشد"، متعاقب آن دستور، جنرال النبی تلگرافی پس از فتح حيفا به لندن مخابره و از مصادر امور تقاضا نمود"صحّت و سلامت مبارک را بدنيا اعلام نمايند" ضمناً فرمانده جبههء حيفا مأموریت یافت که تصميمات لازم را جهت حفظ جان مبارک اتّخاذ و از اجراء نقشهء پليد جمال پاشا که طبق اخبار واصله بدايرهء اطّلاعات انگلستان بر آن تصميم بوده که در صورت تخليهء شهر و عقب نشينی قوای ترک "حضرت عبدالبهاء و عائلهء مبارکه را در کوه کرمل مصلوب سازد" جلوگيری نمايد.
این مطلب در صفحات 623 و 624 کتاب قرن بدیع اثر قلم شوقی افندی ، ترجمه ی نصر الله مودّت ، ١٤٩ بديع - ١٩٩٢ ميلادی آورده شده است.
پس از جریان جنگ ، انگلستان در جهت قدردانی از جناب عبدالبهاء ، طی مراسمی لقب "سر" و نشان " نایت هود "( Knighthood ) که بزرگترین نشانه خدمتگزاری به انگلیس است ، به ایشان اهدا می نماید ، لازم به ذکر است که این مراسم در روز ٢٧ آوريل ١٩٢٠ در باغ حکمران نظامی حيفا بعمل آمد .
این مطلب نیز در صفحه ی 625 کتاب قرن بدیع اثر قلم شوقی افندی ، ترجمه ی نصر الله مودّت ، ١٤٩ بديع - ١٩٩٢ ميلادی و در صفحه ی77 کتاب بهاءالله وعصر جديد تأليف ج. اي. اسلمنت و ترجمه ع. بشير إلهي ، هـ. رحيمي ، ف. سليماني آمده است.
با توجه به مطالب فوق الذکر، مشخص می شود که عباس افندی با هم دستانش با دولت استثمارگر انگلیس ارتباط برقرار کرده بودند و انگلیس ، ایشان را در پوشش حمایت خود قرار داده بود.
در پستهای آینده سعی می شود مطالب و مدارک بیشتری در مورد جانبداری عبدالبهاء از انگلیسی ها و آمریکایی ها ارائه می گردد.
عباس افندی در سن هفتاد و هشت سالگی در ساعت يک و نيم صبح روز دوشنبه ٢٨ نوامبر ١٩٢١ میلادی فوت کرد.
از تألیفات عبدالبهاء می توان به مقاله سیاح – تاریخ دوره ی اوّل امر به فارسی- مکاتیب در سه جلد مشتمل بر الواح مختلفه ( فارسی و عربی) - تذکرة الوفاء مشتمل برترجمه های احوال بعضی از مؤمنین امر(بهائی) – خطابات عبدالبهاء- الواح الوصایا- بعضی مناجات های فارسی و عربی و... اشاره کرد.
در پایان لازم می دانم به این نکته نیز اشاره نمایم که همانگونه که خوانندگان محترم مطلع هستند در طول جنگ اسرائیل با غزه و جنایات وحشیانه اسرائیل در غزه بسیاری از کشورها از جمله غیر مسلمانان به محکوم کردن این جنایات در اسرائیل به هر نحوی با تظاهرات و راهپیمایی های خیابانی پرداختند اما بهائیان این مدعیان پر مدعای اتحاد و صلح میان همه ی بشر ، به دلیل وابستگی هایی که به اسرائیل دارند هیچ حرکتی اعم از صدور بیانیه ، مقاله و ... انجام ندادند و سکوت اختیار نمودند. این بحث ،می تواند به نحوی ماهیت حقیقی بهائیت را بیشتر آشکار سازد.